فروچیو لامبورگینی

taj
telegramwhatsupinstagram
۱۴۰۱/۴/۲۸ سه شنبه
(0)
(0)

فروچیو لامبورگینی

فروچیو لامبورگینی

فروچیو لامبورگینی

 

فروچیو لامبورگینی در تاریخ ۱۸ آوریل سال ۱۹۲۶ در شهر فررا، آمیلیا رومانو ایتالیا متولد شد.

پدر و مادرش، آنتونیو و اولینا لامبورگینی، مزرعه‌دار و کشاورز بودند.

اگرچه فروچیو در دوران کودکی و نوجوانی در کار مزرعه به آن‌ها کمک می‌کرد، ولی زیاد به کشاورزی علاقه‌مند نبود.

او از همان کودکی شیفته‌ی ماشین‌آلات بود و اغلب پدر و مادرش در حالی او را می‌یافتند که مشغول جدا کردن قطعات وسایل و سر هم کردن آن‌ها بود.

در دوران نوجوانی، او یک کارگاه کوچک ریخته‌گری در یکی از انبارهای مزرعه ساخت.

بعدها از معدود خاطرات کودکی‌اش این بود که یک روز، هنگامی‌که در کارگاه کوچک خود سرگرم ریخته‌گری قطعه‌ای برای ماشین‌آلات مزرعه بود، انبار منفجر شد.

نزدیک بود خانواده همه‌ی دارایی خود را از دست بدهند.

آنتونیو و اولینا که متوجه شده بودند پسرشان چقدر دوست دارد با ماشین‌ها کار کند و البته به فکر بودند که مزرعه‌ی خود را نجات بدهند.

تصمیم گرفتند او را به مدرسه‌ی فنی فراتلی تادیا در نزدیکی بولونیا بفرستند. تحصیل در دبیرستان فنی، علاقه‌ی او را به فهمیدن اینکه هر وسیله‌ای چطور کار می‌کند، بیشتر کرد.

فروچیو پس از اتمام دبیرستان چند سال را به کارآموزی و یادگیری مهارت‌های خود گذراند و در سال ۱۹۴۰، وارد نیروی هوایی سلطنتی ایتالیا شد.

در آن زمان ایتالیا درگیر جنگ جهانی دوم بود.فروچیو، به‌عنوان مکانیک اصلی وسایل نقلیه‌ی نظامی شروع به کار کرد.

در مدت کوتاهی، او به‌عنوان کسی که با کمترین امکانات می‌تواند هر وسیله‌ای را تعمیر کند، معروف شد.

تا جایی که او را به سرپرستی بخش تعمیر خودرو پادگان منصوب کردند.

 

طراحی و تجارت تراکتور
پایان جنگ جهانی دوم، طراحی و تجارت تراکتور

در سال ۱۹۴۵ و در پایان جنگ، فروچیو به اسارت بریتانیا درآمد و تا یک سال بعد نتوانست به خانه برگردد.

پس از آزادی، او با همسر اولش ازدواج کرد. در طول ماه‌ عسل، او شاهد بود که بسیاری از ماشین‌آلات نظامی دوران جنگ را به‌عنوان خودروهای اسقاطی از رده خارج، می‌فروشند.

فروچیو هر چه را که می‌توانست خرید، ماه‌عسل خود را کوتاه کرد و با همسرش ماشین‌ها را به خانه‌ی خود در پیوه دی سنتو برگرداند.

او خیلی سریع گاراژ خود را افتتاح کرد؛ جایی که این خودروهای جنگی را به تراکتور تبدیل می‌کرد و به فروش می‌رساند.

یک سال بعد یعنی سال ۱۹۴۷، وقتی فروچیو فکر می‌کرد تازه راه خود را پیدا کرده است، همسرش در هنگام تولد پسرشان تونینو از دنیا رفت.

فروچیو توانسته بود با تعمیر و طراحی مجدد خودروهای جنگی، تراکتورهای جدیدی بسازد.

او در سال ۱۹۴۸، تجارت تراکتور را شروع کرد. پس از چندین فروش، او به حدی کسب درآمد کرد که بتواند لوازم جدیدی برای ساخت تراکتور بخرد.

او به‌زودی طراحی و ساخت اولین تراکتور خود را بانام کاریوکا (Carioca) آغاز کرد و در سال ۱۹۴۹، شرکت خود را رسماً تأسیس کرد.

در آن، تراکتورهایی با دو یا سه موتور دیزلی چهارسیلندر می‌ساخت.

این شرکت با نام «Lamborghini Trattori S.p.A»، تا اواخر دهه‌ی ۶۰ یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ماشین‌آلات کشاورزی در ایتالیا بود.

اولین شکست

شکست اولین اتومبیل مسابقه‌ای فروچیو لامبورگینی

فروچیو لامبورگینی در اوقات فراغت خود، روی یک اتومبیل فیات توپولینو کار می‌کرد که سال‌ها پیش آن را خریده بود.

او با بلندپروازی سعی می‌کرد از همه‌ی مهارت‌ها و دانش مکانیکی خود برای اصلاح این فیات استفاده کند.

درنهایت او از یک خودرو کوچک شهری، یک اتومبیل روباز دو صندلی جاده‌ای ساخت و آن را وارد مسابقات رالی میله میلیا کرد.

شور و شوق او زیاد طولانی نبود؛ چراکه پس از طی کردن ۷۵۰ مایل (۱۱۰۰ کیلومتر) کنترل اتومبیل را از دست داد.

به‌شدت به رستورانی برخورد کرد که در مسیر مسابقه، نزدیک شهر فیانو تورین قرار داشت.

پس‌ازاین تصادف، فروچیو لامبورگینی کاملاً اشتیاق خود را به مسابقات اتومبیلرانی از دست داد؛ احساس تلخی که تا سال‌ها بعد با او بود.

شروع کارآفرینی

فروچیو در طول دورانی که تراکتورها را طراحی می‌کرد، توانسته بود موتورهای موریس را تولید کند که علاوه بر بنزین، می‌توانستند از دیزل استفاده کنند.

سوخت بسیار ارزان‌تری برای آن‌ها بود. این موفقیت و فروش تراکتورها، ثروت او را روزبه‌روز بیشتر کرد.

تا جایی که او توانست برای خود اتومبیل‌هایی گران‌تر و سریع‌تر از فیات قدیمی‌اش خریداری کند.

در اوایل دهه‌ی ۵۰، او مالک اتومبیل‌هایی مثل لانچیا و آلفا رومئو بود و پس از مدتی، او آن‌قدر ماشین خرید که می‌توانست هرروز هفته با یک خودروی متفاوت بیرون برود.

یک مرسدس بنز 300SL، یک جگوار کوپه مدل E و دو مازراتی 3500 GT. او بعدها در یک مصاحبه گفته بود:

من برای آلفونسو روسی، مالک مازراتی احترام زیادی قائلم. او هم زندگی‌اش را مثل من با فقر شروع کرده بود.

ولی من زیاد اتومبیل‌های او را دوست نداشتم، آن‌ها سنگین بودند و نمی‌توانستند خیلی سریع بروند.

لامبورگینی پس از سفری که به آمریکا داشت، تجارت خود را به سیستم‌های گرمایشی و تهویه گسترش داد.

این شرکت که Bruciatori SpA نام داشت، با موفقیت روبرو شد و درآمد بیشتری را به مؤسس خود تقدیم کرد.

لامبورگینی می‌خواست با سود ناشی از دو کسب‌وکار خود، وارد صنعت هلیکوپتر شود؛ ولی دولت مجوز این کار را به او نداد.

فروچیو لامبورگینی در سال ۱۹۵۸ به مارانلو سفر کرد تا یک فراری 250GT خریداری کند.

این فراری یک کوپه‌ی دو صندلی بود که توسط پینین‌فارینا طراحی‌ شده بود. لامبورگینی فکر می‌کرد فراری اتومبیل‌های خوبی دارد.

اما به‌عنوان خودروی جاده‌ای، بیش‌ازحد خشن و پرسروصدا هستند.

مدتی پس از خرید این اتومبیل، لامبورگینی متوجه شد فراری کلاچ بدی دارد و تعویض آن‌ نیازمند چندین سفر مکرر و پرهزینه به مودنا است.

نمایندگی‌های فراری به شکایات مشتریان اهمیت زیادی نمی‌دادند و نسبت به سایر تولیدکنندگان خودرو، خدمات پس از فروش ضعیفی داشتند.

او شکایت خود را از کلاچ 250GT به گوش انزو فراری رساند.

ولی انزو فراری نظر او را رد کرد و گفت یک تولیدکننده تراکتور، حق ندارد در مورد تولید ماشین‌های اسپرت حرفی بزند.

 

ورود به دنیای اتومبیل
ورود به دنیای اتومبیل

پاسخ انزو فراری به فروچیو لامبورگینی، او را بر این داشت که خودش دست به اصلاح 250GT بزند.

پس‌ازاین ماجرا او به فکر افتاد که روی تولید اتومبیل سرمایه‌گذاری کند و به این فکر می‌کرد که می‌تواند ماشینی کامل برای خود بسازد که هیچ تولیدکننده‌ای قادر به ساخت آن نیست.

او معتقد بود یک اتومبیل جاده‌ای باید ویژگی‌هایی داشته باشد که فراری‌ها فاقد آن بودند.

یعنی عملکرد بالا بدون حواشی زیاد. لامبورگینی تاجر باهوشی بود و فهمید اگر از قطعات تراکتور در ساخت ماشین‌های سریع و باکیفیت استفاده کند.

می‌تواند سود خود را به ۳ برابر برساند. به‌علاوه او شخصاً به ماشین‌های سریع علاقه‌مند شده بود.

 

فروچیو

 

فروچیو از سال ۱۹۶۲، برنامه‌ریزی برای شروع این کسب‌وکار جدید را شروع کرد.

در سال ۱۹۶۳، شرکت Automobili Ferruccio Lamborghini را در سانتاآگاتای بولونیا تأسیس کرد.

مکان کارخانه خیلی دقیق تعیین شده بود؛ چراکه هم به کارخانه‌های دیگر لامبورگینی

یعنی تراکتورسازی و سیستم‌های تهویه نزدیک بود و هم در مسیر کارخانه‌های فراری و مازراتی قرار داشت.

گرچه در آن زمان کارگران ماهر زیادی در زمینه ساخت خودرو وجود داشتند، ولی دستمزد آن‌ها پایین بود.

لامبورگینی در عوض ضمانت اشتغال کارگرانش، توانست از بانک یک وام بلندمدت بدون بهره بگیرد و کارخانه‌ی خود را سریع و بی‌هیاهو، تکمیل کند.

اولین لامبورگینی

اولین لامبورگینی

فروچیو لامبورگینی نشان گاو خشمگین را به‌عنوان نماد اتومبیل‌های خود انتخاب کرد.

او که خودش به گاوبازی علاقه داشت و به‌علاوه علامت زودیاک ماه تولدش هم این بود، فکر می‌کرد گاو خشمگین بیانگر شخصیت بی‌پروا و جسور او است.

او تصمیم گرفته بود موتوری با ۱۲ سیلندر بسازد. برای رسیدن به این هدف، از مهندس جوان و بااستعدادی به نام جیان پائولو دالارا کمک گرفت.

که پیش‌ازاین روی موتورهای ۱۲ سیلندر فراری کار می‌کرد.

او که می‌خواست نخستین اتومبیل خود را به نمایشگاه تورین برساند، در مدت هفت ماه تمام مهندسین، طراحان و مکانیک‌ها را به کار گرفت و توانست نمونه‌ی اولیه 350 GTV را عرضه کند.

این اتومبیل با ۳۶۰ اسب بخار، هرچند اتومبیل بی‌نقصی نبود؛ اما توانست نظر منتقدین را در نمایشگاه تورین به خود جلب کند.

پس‌ازاین نمایشگاه، لامبورگینی برای طراحانی مثل فرانکو اسکالونه و موسسه طراحی کاروزریای میلان کار کرد و GTV350 و GTV400 را تولید و رسما به بازار فرستاد.

در طول دو سال بعد، یعنی سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵، فروچیو لامبورگینی برای اولین بار مورد توجه و تحسین جهانی قرار گرفت و نگاه دنیا را به اتومبیل‌های خود خیره کرد.

 

میورا


لامبورگینی میورا

فروچیو لامبورگینی همیشه می‌گفت علاقه‌ای به طرح‌های مفهومی ندارد. او صرفا اتومبیلی می‌خواست که بتواند فوق‌العاده سریع و بی‌نقص باشد.

لوسیانو بوناچینی و جورجیو نری، دو مهندسی بودند که انتظارات لامبورگینی را درک می‌کردند و کار پروژه‌ی جدید را در دست گرفتند.

این پروژه‌ی محرمانه TP400 نام داشت و موتور ۱۲ سیلندر و ۴ لیتری آن، به‌صورت اریب پشت کابین نصب‌ شده بود.

هنگامی‌که فروچیو نمونه‌ی اولیه TP400 را دید، آن را پسندید و نام میورا (Miura) را برای آن انتخاب کرد.

او این نام را از گاوهای مسابقه‌ای گرفته بود: قوی‌ترین و باهوش‌ترین گاوهای مسابقه‌ای، میورا نام داشتند.

فروچیو و مهندسانش دوباره توانستند اتومبیل جدید خود را به نمایشگاه سال ۱۹۶۵ تورین برسانند.

هرچند منتقدان به طراحی جلوی ماشین ایراد می‌گرفتند و مطمئن نبودند میورا بتواند به‌عنوان یک اتومبیل جاده‌ای خوب عمل کند.

درنهایت میورا با طراحی نهایی نوچیو برتون و تکمیل مارچلو گاندینی، برای جاده آماده شد.

این اتومبیل با سرعت ۲۸۰ کیلومتر در ساعت، عملکرد عالی و قابلیت هندلینگ بالا، با رنگ‌های روشن و خیره‌کننده به افسانه‌ی اتومبیل‌های لامبورگینی تبدیل شد.

در مدتی کوتاه، میورا به خودروی مورد علاقه‌ای ستارگان سینما و شخصیت‌های معروف جهان تبدیل‌ شده بود.

 

spada
لامبورگینی اسپادا

پس از موفقیت میورا و استقبالی که فروچیو حتی تصورش را هم نمی‌کرد، از سال ۱۹۶۷ تا سال ۱۹۷۱، کارخانه لامبورگینی به تولید خودروهای خاص و متفاوت خود ادامه دادو

اما خودرو اسپادا، یکی از غیر منتظره‌ترین تولیدات لامبورگینی بود.

این اتومبیل چهارنفره، با ۳۲۵ اسب بخار و موتور جلوی V12، با طراحی کاملا متفاوتی که بسیاری آن را ناخوشایند می‌دانستندوبرای خانواده ساخته‌ شده بود.

برخلاف تصور منتقدین، اسپادا هم با استقبال مردم مواجه شدوبه‌طوری‌که در طول سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸، سه نسل از این خانواده تولید شد و به فروش رفت.

شرکت لامبورگینی در ابتدای سال ۱۹۷۰، به اوج موفقیت و افتخارات خود رسیده بود.

هم‌زمان با اسپادا، سری جدید میورا با نام میورا اس (Miura S) هم تولید شد که از موتوری به نام ایزلرو (Islero) استفاده می‌کرد.

 

فروچیو لامبورگینی در سراشیبی سقوط
فروچیو لامبورگینی در سراشیبی سقوط

در طول دهه‌ی ۷۰ میلادی شرکت‌های فروچیو اسیر مشکلات مالی شدند. سال ۱۹۷۱، فروچیو که نیمی از تراکتورهای شرکت خود را صادر می‌کرد.

با توقف واردات آفریقای جنوبی دچار مشکل شد. کشور بولیوی هم که تازه یک کودتای نظامی را پشت سر گذاشته بود، خرید تراکتورها را کنسل کرد.

فروچیو نمی‌توانست کارکنان تراکتورسازی را که عضو اتحادیه کارگری بودند اخراج کند و این کارگران دست به اعتصاب‌های گسترده‌ای می‌زدند.

سرانجام فروچیو تمام سهام خود را به شرکت رقیب، تراکتورسازی سیم فروخت.

مدت زیادی نگذشته بود که کل گروه لامبورگینی خود را در معرض مشکلات مالی دیدند.

فروچیو برای فروش تراکتورها و اتومبیل‌های خود ،با جورج هنری روستی، بازرگان ثروتمند سوئیسی وارد مذاکره شد.

درنهایت ۵۱ درصد از سهام خود را به مبلغ ۶۰۰ هزار دلار به او فروخت و به‌این‌ترتیب، کنترل شرکتی را که خودش تأسیس کرده بود، از دست داد.

وضعیت از این هم بدتر شد: در سال ۱۹۷۳، بحران نفتی اروپا دامن‌گیر شرکت‌های خودروسازی شد؛ چراکه مصرف‌کنندگان به شیوه‌های به‌صرفه‌تری از حمل‌ونقل فکر می‌کردند.

تا سال ۱۹۷۴، فروچیو کل کسب‌وکار اتومبیل‌های خود را از دست داد. او ۴۹ درصد باقیمانده از سهام خود را به رنه لایمر (یکی از دوستان جورج روستی) فروخت.

ارتباط خود را با همه‌ی اتومبیل‌هایی که نام او را بر خود داشتند، به پایان برد.

 

بازنشستگی
بازنشستگی

فروچیو لامبورگینی پس از خروج از تجارت خودرو، فعالیت خود را در سایر شرکت‌هایش از جمله سیستم‌های تهویه و لامبورگینی کالور ادامه داد.

ولی در پایان سال ۱۹۷۴، او خود را بازنشسته اعلام کرد و از دنیای صنعتی خارج شد.

او پس از بازنشستگی با بازگشت به ریشه‌های کشاورزی خود، با شکار خودش را سرگرم کرد، یک زمین گلف طراحی کرد و به مدیریت چندین تجارت کوچک ادامه داد.

فروچیو لامبورگینی در تاریخ ۲۰ فوریه‌ی سال ۱۹۹۳، پس از یک حمله‌ی قلبی، در بیمارستان سیلوسترینی پروجیا درگذشت.

همه‌ی شرکت‌هایی که او تأسیس کرد، هنوز به کار خود ادامه می‌دهند؛ گرچه برخی از آن‌ها فعالیت‌های خود را تغییر داده‌اند.

تونینو، پسر بزرگ فروچیو، برند خود را با نام تونینو لامبورگینی تأسیس کرده و به فروش لباس و لوازم تزئینی و همچنین طراحی شهری مشغول است.

دختر او، پاتریزیا، کارخانه‌ی دیگر او را در شهر اومبریا اداره می‌کند.

او در سال ۱۹۹۵، موزه‌ای از املاک و میراث پدرش افتتاح کرد که این موزه در سال ۲۰۱۴، از فرارا به بولونیا منقل شد.

 

خواندنی های دیگر


خواندنی‌های دیگر از برند لامبورگینی

فروچیو در اوج مشکلات خود در سال ۱۹۷۴، اتومبیل کانتاش (Countach) را تولید کرد. این اتومبیل با سرعت ۳۰۹ کیلومتر بر ساعت، سریع‌ترین اتومبیل زمان خود بود.
مالکیت شرکت لامبورگینی بین سال‌های ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ سه بار تغییر کرد. درنهایت کمپانی کرایسلر، مسئولیت لامبورگینی را به عهده گرفت.

ولی تا سال ۱۹۹۶، این شرکت چندین بار بین سرمایه‌گذاران خریدوفروش شد.
فردیناند پورشه، نوه‌ی فردیناند پورشه بزرگ و رئیس فولکس، مهندس جوانی بود که سرانجام برند لامبورگینی را از آشفتگی نجات داد.

اتحاد آلمانی ایتالیایی فولکس- لامبورگینی، به تولید اتومبیل مورسیه‌لاگو (Murcielago) منجر شد. این اتومبیل دوسرنشین، ۱۲ سیلندر و ۳۳۷ کیلومتر بر ساعت سرعت داشت.
فرانک سیناترا در جمله‌ی مشهوری گفته بود: شما فراری را زمانی می‌خرید که می‌خواهید کسی باشید. اما لامبورگینی را زمانی می‌خرید که کسی هستید!
جیان پائولو دالارا، طراح نخستین لامبورگینی، عاشق مسابقات فرمول ۱ بود، ولی فروچیو لامبورگینی دستیارانش را از شرکت در مسابقات منع می‌کرد.

دالارا بعدها از لامبورگینی جدا شد و شرکت اتومبیل‌های مسابقه‌ای ایندیکار (IndyCars) را تأسیس کرد.
لامبورگینی گالاردو، با مدل اولیه موتور ۱۰ سیلندر و سرعت ۳۰۹ کیلومتر بر ساعت و شتاب صفر تا صد ۴ ثانیه

باقیمت مناسب‌تر خود به‌عنوان سودآورترین خودروی شرکت لامبورگینی شناخته می‌شود.
اتومبیل بتمن در فیلم «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» یک اونتادور LP700 است.
فیلمی به نام «لامبورگینی» با کارگردانی مایکل رادفورد بر اساس زندگی فروچیو لامبورگینی در دست ساخت است.

در این فیلم آنتونیو باندراس در نقش فروچیو و الک بلدوین در نقش انزو فراری بازی می‌کنند.

 

جملات مشهور
جملات مشهور

  وقتی از کار کردن دست می‌کشید، شروع به مردن می‌کنید.
  آنچه من می‌خواستم این بود: یک ماشین جمع‌وجور ظریف ۱۲ سیلندر، با ظرفیت بالا و ۴ کاربراتور. یک اتومبیل مستحکم اما نرم.
  هرگز نتوانستم فکر کردن به اتومبیل رؤیایی‌ام را متوقف کنم.
  در ساخت اونتادور، ما DNA برند خود را گرفتیم و به خالص‌ترین شکل ممکن به اتومبیل تبدیل کردیم.
  یکی از چیزهایی که همیشه به جوانان اطرافم می‌گویم این است: همیشه هدف داشته باشید.
  هنوز وقتی مردم از من می‌پرسند که اتومبیل ایده‌آلت چیست، فقط یک پاسخ می‌دهم : میورا.
  اگر ۹ همکار مصمم مثل پسرم داشتم، می‌توانستم همین امروز کارم را دوباره از صفر شروع کنم.
  وقتی نگاه می‌کنید و می‌بینید کار دیگران چه کاستی‌های دارد، باید خودتان آن را تکمیل کنید.

 

منبع مقاله :زومیت

menusearch
fa.rrgh.ir